تا کنون فکر کرده ای چرا؟
چرا هیچ حادثه ای آنگونه که می پنداری نیست؟
می پنداری پولدار شدن ناگهانی ات بهترین لحظه زندگی ات بوده وهست،اما بیماری ناگهانی همسرت که دوایی هم ندارد را بد می دانی ویا خرید ماشین مدل بالا را خیر وخوب وتصادف با ماشینت و خسارت مالی یا جانی را شر و بد می پنداری.گمان می کنی دوستی تو با آن رفیق خوب و خوش واز برکات آسمان،ودوستی و رفاقت با فلانی ازاوقات شر وبد زندگی است.موفقیت فرزندت را درکنکور سراسری یا امتحانات تیز هوشان یا امتحانات ربوتیک ویا مسابقات سراسری خوب وخیر و رد شدن در اینگونه مسابقات را شر وناپسند می دانی.چرا اینگونه فکر می کنی.چرا؟چرا؟چرا؟ چون حکمت امور ازما مخفی است،عاقبت امور را نمی دانیم واین خود یک دنیا جای شکر و سپاس از حضرت حق دارد که نمی دانیم عاقبت را و نمی فهمیم حکمت را.می پنداریم تصادف منجر به فوت فرزند یا پدر و مادرویا قطع نخاع فلان کس شروبد وناخوبی بوده و تصادف منجر به خسارت مالی کم ، خوب و برایمان منفعت بوده و هزاران هزار مثال دیگر که گمان خوبی داریم ویا گمان بدی داریم. ما آدمها مامور به ظاهریم و عمل به ظواهر کارها.باطن و حکمت کارها ازما مخفی شده و نمی دانیم و نمی فهمیم.
دراتفاقات دنیا هیچ وقت همه مشترک نیستند و همه حس یکسان و یکنوعی خاص ندارند و همه آدمها را نمی توان بریک حادثه ورخداد یک رأی ویک نظر دانست.در این گونه مسائل همه وهرکس یک نظر ورأی مختص خود دارد.در ابراز نظر و رأی همیشه هم افراط هست و هم تفریط . ومعتدل هم وجود دارد و بی نظر و رأی هم پیدا می شود.چه بازار بلبشویی است دنیا و چه هرج و مرج است آراء و نظرات.
چه سخت است متفق شدن بریک رأی و نظر،وحدت ایجاد کردن بریک تصمیم
خدایا تحمل اموری که بنظرمیرسد ناگوار وناراحت کننده است را عنایتم کن و لجاجت وسختی پذیرش رای ونظر منطبق برعقل وشرع را ازمن دورکن .
به اکید اینکه دربرابر اراده ومشیت خداوند رام ومطیع وتسلیم باشیم