گفتگو با خدام
admin
ژوئن 23, 2016
دستهبندی نشده
1,710 مشاهده
خدایا،برروی پوست بدنم میلیاردها سوراخ گذاشتی که اگر بخواهم شکرهرسوراخ بجا آورم کار بسی دشوار و شاید محال، چون بگیرد این سوراخ ها ،زخم بستر و لخته شدن خون و بیماری حاصلش .
نمیدانم خدایا حکمت سوراخ چون بود که از اول همه خلقت گرفتارش بوده اند
بابا آدم و ننه حوا تا قبل از آن منکرشان غافل از سوراخ ها و چون براساس حکمت تو منکری مرتکب شدند که نه خیلی مهم بلکه مهم براساس حکمت که تو خواستی با آن منکر با آن سوراخ ها آشنا شوندارتکاب منکر همان و آشکار شدن سوراخ ها همان و گرفتاری ها شروع .
ای حق و ای رب کاری کردی ،کارستان و آشنا به روحیات بنی آدم که تو خلقشان کرده ای و مطلع و آگاه. گرفتاری بنی آدم و حتی خود آدم و حوا فقط با آشنایی و دیدن سوراخ های پیش و پس شان بود.
و این بود شروع زندگانی خارج از بهشت اولیه . چرا که بهشت آخرت ،خود گفته ای که لذت این سوراخ ها بسیار بیشتر و وافرتر است.
محبوبا خود اینگونه خلقت کردی و خود اینگونه مهیا نمودی و خود اینگونه تمنا و تمایل داده ای.
چرا در بهشت اولیه سوراخ پیش و پس را همچون سوراخ بینی و چشم و گوش و دهان و پوست آشکارا رها نکردی؟ چرا آنها را با برگ حکمتت پوشاندی تا با منکری از پیش برنامه ریزی شده برگها بیفتد و آنها با سوراخهای جدید و میل جدید و عشق جدید و لذت جدید آشنا شوند
معبودا نکند که امانت عرضه شده بر آسمانها و زمین این است . نکند اِبا کردن آنها هم ساخته و پرداخته شماست.
عزیزا خود فرموده ای که من از نفهمی و نادانی پذیرفتم از کجا چنین قاطع ،
این قطع گویی فقط مربوط به خالق است و بس “وَ مَن اَصدق مِنَ اللهِ قیلا”. رب من می توانستی کار دگر کنی و خلقت دگری بوجود آوری و اینچنین نباشد و هر چه میکردی قطعا “لَقَد خَلَقنَا الِانسانَ فِی اَحسَنِ تَقویم” می شد “لا محاله” چنان نکردی و چنین کردی و باز همان فرمودی و چه کسی قادر بر خلاف گوئیش ،معاذالله .
رب من ، عطش دادی و آب ،گرسنگی دادن وغذا ، میل دیدن دادی و مناظر، میل شنیدن دادی و صدا و آواز ، میل بوئیدن دادی و بو وعطر ، میل گفتن دادی و دهان ، میل حیات و زندگی دادی و دهان وبینی برای تنفس.
معبود من میان امیالم ، میل به شهوت دادی و زن،برای تمام تمایلات تنوع پردازش دادی و حتی در شهوت…
ازتوممنونم به اندازه علمت و به اندازه قدروبهایت ،شکرت گویم شکری درخور خودت