و باید دانسته شود عوالم به وجهى سه عالم است:
اول عالم جنّ و شیاطین است،
که دوزخ و آتش در همین عالم قرار دارد و آن جایگاه مردمان شقى و معذبین از بنى آدم است و آن عالم اگر چه مجرّد است، پایینتر از عالم مادّیات است.
دوم عالم مادّیات است،
از آسمان و آسمانیان و زمین و زمینیان.
این عالم ضعیفترین عالمها است.
سوم عالم مجرّدات علوى است و آن عالم ملائکه است،
و آنان را نیز مراتبى است از قبیل فرشتگان همیشه در حال سجود، فرشتگان همواره در حال رکوع، فرشتگان داراى دو بال و سه بال و چهار بال،
فرشتگان مدبّرات امور،
فرشتگان صف در صف زده
و فرشتگان نگهبان ایستادهاى که به هیچ سو نمىنگرند.
و اهل عالم جنّ از انواع جنّ و شیاطین به سبب قدرت و توانایى که خداوند به آنها داده است بر انواع کارهاى خارق العاده و تصرّف در مادّیات قدرت و توانایى دارند، مانند اهل عالم ملائکه بدون فرق.
جنّ و شیاطین دو نوعند:
یک نوع از آنها در غایت دورى از حقّ بوده، ناپاک و غیر قابل هدایتند.
نوعى از آنها، نزدیک به جهان مادّیات هستند و از این رو مستعد هدایت و ایمان بوده ترقیات و تنزّلاتى دارند.
ملائکه نیز بر دو نوعند:
یک نوع از آنها از مادیات بسیار دور بوده، که آنها از مادّیات و از وابستگى به آنها و تدبیر آنها مجرّد هستند. آنان عقول و ارواح مىباشند.
نوعى از آنها به مادیات وابسته بوده، به تدبیر امور آن مىپردازند.
آنها فرشتگان موکّل بر زمینیان از اجرام عالم بالا و پاییناند و مأمور به سجده آدم از جهت فعلیت آدمى آدم همین نوع از ملائکه است چنانچه در اخبار آمده است: مأمورین به سجده آدم، ملائکه زمین بودند و اعتراض فرشتگان (مىخواهى کسى را خلیفه قرار دهى که در زمین فساد کند و خون مىریزد) به طورى که از آیه و خبر به دست مىآید مربوط به اینگونه فرشتگان است، و چون این نوع از ملائکه مشابه جنّ است ابلیس که از جنیان بوده به ملائکه شبیه گشت و بر آنها نیز امر را مشتبه کرد و در بین آنان به عبادت پرداخت، بلکه نقل شده است که ابلیس پیشوا و آموزگار و فرمانرواى آنان و افراد قوم خود بوده است. و آنان با ابلیسها و جنّها به جنگ پرداخته آنان را از روى زمین طرد کرده و شیطان را دزدیده به آسمان خودشان بالا بردند. اگر چه از جهت مقام آدمیّت آدم این نوع از ملائکه مأمور به سجده بودند ولى در حقیقت از جهت سایر مقامات آدم بلکه از جهت مقام علویش جمیع انواع ملائکه بلکه جمیع موجودات امکانى مأمور به سجده بودند. زیرا، جمیع موجودات تحت تصرف ارباب انواع خود بوده فرمانبردار ربّ النوع خویش مىباشند. و همه ارباب تحت تصرف ربّ النوع انسانى و مسخّر انساناند و در اخبار به این مسأله اشاره شده است که: آدم از آن جهت مسجود ملائک شد که علىّ- علیه السّلام- و ائمه هدى (ع) در صلب او بودهاند. «۱»
__________________________________________________
(۱) به همین دلیل حضرت على (ع) فرمود: من رآنى فقد رأى الحق من زارنى فقد زار اللّه فى عرشه- یعنى: هر که مرا ببیند خدا را دیده است. هر که مرا زیارت کند و دیدار نماید خدا را دیدار نموده است و فرمود: کنت مع الانبیاء سرّا و مع محمد (ص) سرّا و جهرا. […..]
منبع: ترجمه بیان السعاده، ج۱، ص: ۵۹۱ تا ص: ۵۹۵