روزگار

روزگار
خدا بود و ازل بود و ابد و دیگر هیچ * هرچه بود هیچ بود و خدا همه چیز
می خواست خود را علنی کند * ببینندش * ارزشش بگذارند و احترامش کنند * فکر کرد و اراده ای، بساطی پهن کرد و خلقتی * ملک آفرید و اجنه ای * تقدیسش کردند و تکریم* ولی انگار چیزی کم بود .تقدیس و تکریم از مخلوقاتی از روی فطرت وذات * لذتی نداشت برای خدا * فکری کرد و اراده ای که جانشین می گذارم و خلقتی دیگر باید * گفتند چرا؟ * مگر تقدیس و تکریم ما کافی نیست؟ * مگر دور تو گردیدن ما کافی نیست؟ * جانشین مائیم *جانشین آن هم روی خاک * خاکی که هر چه رویش باشد از فساد تباهی ناگزیر * گفت خود می دانم و شما نمی دانید * بگذارید و بگذرید که من اراده ای کردم و اینچنین خواهد شد*بساطی چید و حکمتی انداخت * پدر را آفرید آدم نام * خدا، چه زیبا نامی است آدم * از او مادر پدید آورد حوا نام * خدا چه زیبا نامی است حوا * دستور سجده بر آدم را داد * و از این صحنه جنگ آغاز شد* جنگی نه ناخواسته، که به اراده و حکمت * طبل جنگ به صدا درآمد  * جنگی همیشگی، بیچاره پدرم آدم و مادرم حوا * از همه جا بی خبر* کارگردان ماهر و خبره صحنه ،با شگرد بی چون و چرا * تحکم کرد بر آنها در دو جا * یکی در باغ نزد خود و دیگر بار * به خروج از باغ و ورود به دنیا * خدا به خودت با تمام وجود ، ارزشت و احترامت می گذاریم*می بینیم تورا با تمام وجود ، بیا و ما را باز گردان به باغت * به آنجا که جنه عرضها السماوات و الارض * به آنجا که شرابه مسک *به آنجا که لهم فیها ما تشتهیه الانفس و تلذ الاعین * به آنجا که رضی الله عنهم و رضوا عنه * به آنجا که رضوان من الله اکبر است * این چه بساطی بود که در انداختی * تولد به دنیا و درد ورنج و ناگواری و دشواری نه به بدیها منحصر* که خوبی هایش هم دردسر و ناراحتی * این چه جهانی است * این چه بساطی است *بیا و از ما بگذر و گذشتی رفاقت گونه * بیا و فرزندان بابا آدم و ننه حوا را ببخش * همه را شاد کن و به اجبار به بهشت ببر ،همان گونه که به اجبار خارجمان کردی .ای رب رحیم وای ارحم الراحمین

همچنین بخوانید

Online Slot Games – Win Big Today!

The variety of Online Slot Games that are available on the Internet is mind boggling. …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *